جک
-آقا پورشه ماشینه بنز هم ماشینه پراید هم همینطور
تا حالا پورشه جرات نکرده بگه پورشه مطمىن
بنز هم نمیگه بنز مطمىن
حالا سایپا با چه رویی گفته سایپا مطمىن خدا میدونه
-واقعا چه حالی میده معلممون امتحان میگیره ورقه ها رو بهمون میده وقتی میخواد نمرات رو ثبت کنه حدود ده پونزده نمره میبرم روش طوری که به نوزده یا بیست برسم!!واقعا چنین مواقغی احساس غرور میکنم!!اونم بدبخت نمیفهمه!بعضی وقتا هم اصلا امتحان نمیدم
-دو نفر در طول مهماني كنار هم نشسته بودند و يك كلمه هم با هم حرف نزدند. پس از دو ساعت يكي از آنها به ديگري گفت: پيشنهاد ميكنم حالا در مورد موضوع ديگري سكوت كنيم!
-به غضنفر گفتند: ۱۷ شهريور چه روزيه؟ کمی فکر کرد و گفت: فکر می کنم ۱۵ خرداد باشه!
-غضنفر يه نفر رو تو خيابون ديد و پرسيد: شما علي پسر ممدآقا پاسبان نيستي كه توي تهران سر كوچه چراغي مأمور بود؟ پسر گفت: چرا!؟ غضنفر گفت: ببخشيد! عوضي گرفتم.
-غضنفر داشته پشت بوم خونش رو آسفالت ميكرده، آسفالت زياد مياره، سرعت گير ميذاره!
-غضنفر ميرسه، ميخورنش.
-غضنفر خبر داغ میشنوه گوشش می سوزه!
-غضنفر حیف نون رو تو خیابون میبینه که یه کیسه رو دوشش میبره ، میپرسه :
چی تو کیست داری ؟
حیف نون : مرغه ، میبرم خونه !
اگه بگم چند تا مرغ تو کیسه داری یکیشونو بهم میدی ؟
حیف نون : تو بگو ، اصلا جفتشونو میدم بهت !
خوب اممممممممم ، پنج تا ؟
-یعنی اگه رو نوشابه نمی نوشتن “خنک بنوشید” ، من میجوشوندم بعد میخوردم !!!
- تا حالا دقت کردین تو کل کل های ایرانی ها ، همیشه همه برای خودشون متاسفند ؟
-به خواهرم میگم دعا کن برام ، دعای بچه ها زود اجابت میشه …
میگه :دِ نَه دِ اگه دعای بچه ها اثر داشت
وقتی که من شیش سالم بود و تو اون عروسکمو شیکوندی ، باید میمردی !
-تا حالا دقت کردین همیشه وقتایی که با یکی ، شریکی چیپس یا پفک می خوری ..
هی توهم داری که در حقت اجحاف شده ..!
-رفتم صندلی بخرم واسه کامپیوتر، یارو گفت: راحت باشه؟
میگم پــــ نه پــــ خار داشته باشه…
-غضنفر دیر میرسه مدرسه ، معلم میگه دوباره چرا دیر اومدی ؟
میگه : خواب فوتبال میدیدم ، بازی به وقت اضافه و پنالتی کشید !
-یکی از بهترین سرگرمی های ما در دوران کودکی
این بود که یه متر آهنی برداریم سعی کنیم بیشتر ببریمش بالا طوری که نشکنه !
به اندازه متراژی که بالا رفته رکورد ثبت میشد
لذتی داشت در حد PES 2013 !
-معلم تاریخ : حکومت مغول ها از کجا تا کجا بود ؟
حیف نون : آقا مطمئن نیستم ولی فک کنم از صفحه ۱۵ تا ۲۶ !
-لذتی که در غیبت کردن هست در تعریف و تمجید نیست !
-عضنفر با حیف نون نشسته بودن
غضنفر : دو دوتا ؟
حیف نون : شش تا
غضنفر کمی فکر میکنه و میگه : اهان از اون راه رفتی !
-غضنفر پدرش مریض میشه ، زنگ میزنن آمبولانس میاد خانوادگی سواره آمبولانس میشن !
دکتره میگه : مریض کیه ؟
غضنفر میگه : پشت سرمون دارن با نیسان میارنش !
-سلام
وقت شما بخیر
شمایی که قوز کردی جلوی صفحه مانیتور ! بله با شمام !
الهی من فدات بشم ، صاف بشین !
آآآآآآآآ باریکلا !
-بچه ها میخوام با واقعیت زندگی آشناتون کنم :
بچه ها —–> واقعیت زندگی
واقعیت زندگی —–> بچه ها
-من هر روز از خونه که بیرون میزنم رو یه کاغذ مینویسم “امروز قراره بمیرم” که اگه احیانا مردم ، بگن یارو چقد خفن بوده ، میدونسته !!!
-رو مانیتورم مگس نشسته ، میخوام با موس بگیرم بندازمش تو ریسایکل بین !
-خاطرات مشترک :
وارد اتاق میشین ؛ یادتون میره چی میخواین ، از اتاق میرید بیرون یادتون میاد که چی میخواستین !
بچه که بودید همیشه نقاشی که میکشیدید خورشید رو اون گوشه بالای کاغذ میکشیدید !
کوچیک که بودیم فک میکردیم واقعا قلب توی بدن این شکلیه “♥” !
در یخچال رو آروم میبستید تا ببینید چراغش کی خاموش میشه !
سعی میکردید یه تعادلی بین وضعیت خاموش و روشن بودن کلید چراغها برقرار کنید !
-اولین بار که تو عمرم تقلب کردم :
سال اول ابتدایی ؛ امتحان ریاضی :
پیس پیس (خطاب به جلویم) :
گردی عدد ۹ سمت چپشه یا راستش ؟
جلوییم : چپ !!!
من : چپ کدوم طرفه ؟
-تو ترافیک گیر کرده بودیم که یه BMW اومد بغلمون ، به بابام گفتم بابا یه دونه از اینا بگیر !
بابام گفت ماشین ماشینه دیگه چه فرقی داره ؟
ببین الان هم ما تو ترافیک گیر کردیم هم این یارو !!!
یعنی خدا وکیلی تا حالا اینجوری قانع نشده بودم !